این مدتی که یکم بیشتر فلسفه خوندم متوجه شدم که هر چه جلوتر میریم برای دستیابی به معرفت و سطح مناسبی از علم باید مهارت‌هایی داشته باشیم که در حالت عادی در مدرسه به ما آموزش داده نمی‌شن.

برای مثال، در آموزش زیست شناسی اگر بخوایم بر مبنا و اساس روش‌هایی که در گذشته وجود داشته و هنوز هم در خیلی از موارد با برجا مونده عمل‌ بکنیم قرار نیست نتیجه‌ی خیلی درخشانی کسب بکنیم. یعنی در بهترین حالت دانش آموزای ما مثل خودمون بار میان و هیچ مهارت اضافه و جدیدی نسبت به ما نخواهند داشت. نکته‌ی قابل توجه اینه که ما اگر خودمون رو با دانش آموز تطبیق ندیم، دانش آموز منتظر ما نمی‌مونه و سراغ منابع دیگه میره.

نظر و رویکرد من اینه که ما در کنار زیست شناسی به معنای کلاسیکی که داره باید محتوای دیگه‌ای هم در اختیار دانش‌ آموزمون قرار بدیم.

حداقل‌هایی که باید اضافه بشن:
مهارت کار با نرم افزار مایند منیجر یا مشابه آن

اصول کلی فلسفه، هستی شناسی، شناخت شناسی و روش شناسی

ادغام و تداخل فلسفه و عرفان در علوم زیستی

حوزه‌های جدید علوم زیستی و ارتباط آن ها با ریاضیات و مهندسی